بسم الله الرّحمن الرّحيم و به نستعين انّه خير ناصر و معين
وصيتم را با نام خدا، اين بزرگترين بزرگترها، آن يگانه مطلق، اين فريادرس مستضعفان، اين در هم كوبنده كاخ ستمگران و يزيديان، اين منجي حق و عدالت، اين فرستاده ي قرآن، اين شنونده غم ها، اين مشكل گشاي دردها و ... شروع مي كنم.
...
نام: مریم فرهانیان
تولد: ۲۴ دی ماه سال ۱۳۴۲
محل تولد: آبادان در خانوادهای متوسط و مذهبی
تاریخ شهادت: ۱۳ مرداد ماه ۱۳۶۳
محل شهادت: گلستان شهداء آبادان در اثر اصابت خمپاره دشمن
محل دفن: گلزار شهدای آبادان
در ۱۴ سالگی با کمک برادر رشید خود «شهید مهدی فرهانیان» خود را مجهز به سلاح معرفت و بصیرت الهی کرد و با درک صحیح از وضعیت حاکم بر کشور و نیز ماهیت استکبار جهانی امپریالیسم، مبارزات خود را علیه ظلم های رژیم پهلوی آغاز کر د.
...
سارا و دارا
هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا
شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا
سارا لباس پوشید، با جبهه ها عجین شد
در فکه و شلمچه، دارا به روی مین شد
چندین هزار دارا، بسته به سر سربند
یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و دربند
سارای دیگری در، مهران شده شهیده
دارا کجاست؟ او در، اروند آرمیده
دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در
از یک طرف و دیگر چشمی زخونِ دل، تر
سارا سئوال می کرد، دارا کجاست اکنون؟
دیدند شعله ها را در سنگرش به مجنون
خون گلوی دارا آب حیات دین شد
روحش به عرش و جسمش، مفقود در زمین شد
در آن زمانه رفتند، صدها هزار دارا
در این زمانه گشتند ده ها هزار «دارا»
هنگام جنگ دارا گشته اسیر و دربند
دارای این زمان با بنزش رود به دربند
دارای آن زمانه بی سر درون کرخه
سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه
در آن زمانه سارا با جبهه ها عجین شد
در این زمانه ناگه، چادر «لباس جین» شد
با چفیه ای که گلگون از خون صد چو داراست
سارا، خود از برای، جلب نظر بیاراست
آن مقنعه ور افتاد، جایش فوکل درآمد
سارا به قول دشمن از اُملی درآمد
دارا و گوشواره، حقا که شرم دارد!
در دستهایش امروز، او بند چرم دارد
با خون و چنگ و دندان، دشمن ز خانه راندیم
اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم
یارب تو شاهدی بر، اعمالمان یکایک
بدم المظلوم یا الله، عجل فرجه ولیک
جای شهید اسم خواننده روی دیوار
آن ها به جبهه رفتند، اینها شدند طلبکار!!!
ابوالفضل سپهر- دفتر سرخ
او به مرحله ای از اخلاص و کمال رسیده بود که ترس در وجودش معنا نداشت. شجاعتش زبانزد خاص و عام بود. وی را حمزه ی مسجد جزایری لقب دادند. از صورتش نور می بارید، هرکه او را می دید شیفته ی اخلاق نیکویش می شد. او خود را متعلق به همه ی قومیت ها می دانست.
....
وصیت نامه سردار شهید سعید درفشان
بسم الله الرحمن الرحيم
بنام خدا، بنام مولا، بنام معبود، بنام او كه خرد را آفريد و بنام او كه عشق را آفريد و بنام او كه انسان را آفريد تا بنده و مطيع او باشد و بنام او كه انسانهاى خاص را مطيع، و ولى خود قرار داد و بنام او كه يادش و ذكرش قلوب را منقلب كند و بنام او كه آتش عشقش تمامى دنيا و مظاهرش را بسوزاند و بنام او كه مونس دل مومنان و پناه بى پناهان، آرام بخش دل راز داران، آمال و هدف عارفين و معشوق و مقصود شهيدان است. سلام و درود بر پيامبر عظيم الشان امين خدا حضرت محمد مصطفى(ص) سلام بر او كه پيام خدا را براى نجات محرومان و عرق شدگان در فساد دنيوى به ما رساند و آيين و رسم بندگى الله را به ما فهماند. سلام بر ائمه معصومين صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين كه روش زيستن براى خدا و طريق سير الى الله را به آموختند و بنام و بياد او كه منجى انسانها و مرهم دلسوختگان اميد مستضعفان مهدى (عج) و درود بر امام مستضعفان و او كه به كالبد فسرده ما با دم مسيحائيش روح و زندگى بخشيد و حياتى دوباره بخشيد. سلام بر پدر و مادر كه رحمت و مغفرت خدا بر آنان باد سلام بر تمامى مادران شهداء سلام بر مادر محمد رضا كه مادرم بود و سلام بر مادر منصور كه اسطوره مقاومت است و سلام بر مادر پيرزاده و سلام بر مادر فرج و سلام بر تمامى برادران و خواهرانم و سلام بر تمامى برادران مسجد جزايرى آنان كه با عملشان عشق و اسلام را به من آموختند و سلام به برادر عزيز و معلمم عمو حميد، او كه وسيله خيرى در راه من بود و خداوند سبحان به لطف و كرم بى نهايتش او را وسيله هدايت من قرار داد و سلام بر تمامى برادران كانون آنان كه اخلاص، تواضع و تقوا را به من آموختند و سلام بر برادران مدرسه امام آنان كه علو عمل را توأما آموختند. ( يك سرى نذرهايى دارم كه انجام ندادهام)
1- 34 نماز دو ركعتى جهت طلب فرج امام زمان(عج)
16 -2بار خواندن زيارت عاشورا
10 -3 نماز دو ركعتى جهت توسل به امام رضا(ع)
20 -4روز روزه كه امسال نگرفته ام
2 -5سال روزه و 2 سال نماز
6- تمامى وسايل كه در خانه (از نظر نظامى دارم) و مربوط به سپاه مى باشد تحويل سپاه بدهيد.
در آخر وصيت من همان وصيت برادر عزيزم محمدرضا است. از پدر و مادرم و خواهرانم و تمامى دوستان و آشنايان مىخواهم كه اگر غيبتى كردم و يا تهمتى زدهام ببخشيد كه سخت به بخشش آنها محتاجم.
سعید درفشان